فاطر : دو روز قبل از آن واقعه تلخ (۱۴ آذر) زاهدی تجدید رابطه با انگلستان را رسما اعلام کرد و قرار شد که «دنیس رایت»، کاردار سفارت انگلستان، چند روز بعد به ایران بیاید. از همان روز ۱۴ آذر تظاهراتی در گوشه و کنار به وقوع پیوست که در نتیجه در بازار و دانشگاه عدهای دستگیر شدند. این وضع در روز ۱۵ آذر هم ادامه داشت.
در تاریخ ۲۴ آبان اعلام شد که نیکسون معاون رئیس جمهور آمریکا از طرف آیزنهاور به ایران میآید. نیکسون به ایران میآمد تا نتایج «پیروزی سیاسی امیدبخشی را که در ایران نصیب قوای طرفدار تثبیت اوضاع و قوای آزادی شده است» (نقل از نطق آیزنهاور در کنگره آمریکا بعد از کودتای ۲۸ مرداد) ببیند. دانشجویان مبارز دانشگاه نیز تصمیم گرفتند که هنگام ورود نیکسون، نفرت و انزجار خود را به دستگاه کودتا نشان دهند.
بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، رژیم وابسته پهلوی که توانسته بود با کمک اربابان آمریکایی بر اریکه قدرت باز گردد، درصدد برآمد تا پایههای حکومت خود را تثبیت کند، اما غافل از اینکه مقاومت مردم به طور کامل از بین نرفته و ایران در اولین فرصت خشم و انزجار خویش را نشان خواهد داد.
انتشار خبر تشکیل کنسرسیوم نفت از جانب کشورهایی نظیر انگلیس، آمریکا برای چپاول مجدد نفت ایران و به دنبال آن سفر نیکسون، رئیس جمهور آمریکا به ایران موجب شد تا احساسات دانشجویانی که در ماتم کودتای ۲۸ مرداد و سرنگونی مصدق، نشسته بودند جریحه دار شده و این اقدام را در جهت پایمال کردن دستاوردهای مصدق و جبهه ملی ارزیابی کنند. هر چند که روزنامه اطلاعات، شنبه ۷ آذر سال ۱۳۳۲ به نقل از اعلامیه سفارت آمریکا، نوشت: «مسافرت نیکسون به ایران ارتباطی به مسئله نفت ندارد. مسافرت نایب رئیس جمهوری آمریکا به ایران منحصرا جنبه دوستی و حسن نیت دارد و به هیچ وجه من الوجوه به مسئله نفت یا مسئله دیگر ارتباط ندارد»اما این تدابیر موثر واقع نشد و نتوانست موجب انحرافات اذهان دانشجویان بشود.نیکسون معاون رئیس جمهورآمریکا در سال ۱۳۳۲، راهی ایران گردید. در حقیقت او میآمد تا نتیجه سرمایهگذاری بیست و یک میلیون دلاری را که سازمان جاسوسی آمریکا سیاه در راه کودتا و سرنگونی دولت مصدق هزینه کرده بود، از نزدیک مشاهده کند. ملت در حال افسردگی و از نفاق و تفرقهای که استبداد توانسته بود در میان او ایجاد کند، ناراحت بود.
رهبری نهضت مقاومت، قصد رساندن صدای اعتراض مردم را به گوش جهانیان داشت و تلاش لندن و واشنگتن را که میخواست با مشروع جلوه دادن رژیم کودتا، امتیازات مورد نظر خود را در محیط آرام به دست آورد، خنثی کند. اجرای این برنامه به عهده کمیته هماهنگی دانشگاه تهران واگذار شده بود.
تظاهرات دانشجویان دانشگاه تهران، به عنوان اعتراض به ورود دنیس رایت، کاردار جدید سفارت انگلیس در ایران، از روز ۱۴ آذر ۱۳۳۲، آ غاز شد. دانشجویان دانشکدههای حقوق و علوم سیاسی، علوم دندانپزشکی، فنی، پزشکی و داروسازی در دانشکدههای خود تظاهرات پرشوری علیه رژیم کودتا برپا کردند. رژیم پهلوی که به خوبی از خشم ملت و خصوصا دانشجویان نسبت به خود و اربابان آمریکا از پیش آگاه بود، با تمام قوا متوجه دانشگاه شد.رژیم شاه برای مسلط شدن بر اوضاع و حفظ سلامت سفر نیکسون نیروهای نظامی خود را در دانشگاه مستقر کرد؛ روز ۱۵ آذر یکی از دربانان دانشگاه شنیده بود که تلفنی به یکی از افسران گارد دانشگاه دستور میرسد که باید دانشجویی را شقه کرد و جلوی در بزرگ دانشگاه آویخت که عبرت همه شود و هنگام ورود نیکسون صداها خفه گردد و جنبندهای نجنبد.
روز ۱۵ آذر تظاهرات به خارج از دانشگاه کشیده شد و ماموران انتظامی، در زد و خورد با دانشجویان، شماری را مجروح و گروهی را دستگیر و زندانی کردند. صبح روز ۱۶ آذر ۱۳۳۲، گارد تا دندان مسلح رژیم پهلوی برای اولین بار وارد صحن دانشگاه شد تا فریاد مخالفان را در گلو خفه کند.
در یکی از کلاسهای درس دانشکده فنی، چند تن از دانشجویان در اعتراض به حضور ماموران گارد رژیم شاه در صحن دانشگاه، آنها را به مسخره میگیرند و همین بهانه کافی بود تا وارد کلاس درس شوند و با ایجاد جو رعب و وحشت، محیط را برای بهرهبرداری و گرفتن زهر چشم دانشجویان آماده سازند. ماموران گارد با حمله به دانشجویان بیپناه سه تن از آنان را به شهادت میرسانند.خبر واقعه ۱۶ آذر به سرعت در تمام تهران پخش شد. در روز ۱۷ آذر تمام دانشگاههای تهران و اغلب شهرستانها در اعتصاب کامل به سر بردند؛ حتی بسیاری از دبیرستانها هم با تعطیل کردن مدرسه خود هم دوش دانشگاهیان در تظاهرات علیه فجایع ۱۶ آذر و سفر نیکسون به تهران شرکت کردند.
برای کم رنگ کردن واقعه ۱۶ آذر، جنایتکاران شروع به سفسطه کردند. در مقابل خبرنگاران گفتند که: «دانشجویان برای گرفتن تفنگ سربازان حمله کردند و سربازان نیز اجبارا تیرهایی به هوا شلیک نمودند و تصادفا سه نفر کشته شد» در همان روزها یکی از مطبوعات نوشت: «اگر تیرها هوایی شلیک شده، پس دانشجویان پر درآورده و خود را به گلوله زدند»!
حادثه ۱۶ آذر ۱۳۳۲، به عنوان یک روز (مقاومت تاریخی) در تاریخ دانشگاه تهران ثبت شد. درست روز بعد از واقعه ۱۶ آذر، نیکسون به ایران آمد و در همان دانشگاه، در همان دانشگاهی که هنوز به خون دانشجویان بی گناه رنگین بود دکترای افتخاری حقوق دریافت کرد. صبح ورود نیکسون یکی از روزنامهها در سر مقاله خود تحت عنوان «سه قطره خون» نامه سرگشادهای به نیکسون نوشت.
در این نامه سرگشاده ابتدا به سنت قدیم ما ایرانیها اشاره شده بود که “هرگاه دوستی از سفر می آید یا کسی از زیارت بازمی گردد و یا شخصیتی بزرگ وارد میشود ما ایرانیان به فراخور حال در قدم او گاوی و گوسفندی قربانی می کنیم ” آنگاه خطاب به نیکسون گفته شده بود که «آقای نیکسون! وجود شما آن قدر گرامی و عزیز بود که در قدوم شما سه نفر از بهترین جوانان این کشور یعنی دانشجویان دانشگاه را قربانی کردند.» از آن پس، همه ساله به رغم کوشش رژیم و ساواک، دانشجویان دانشگاه تهران و دیگر دانشگاههای سراسر ایران مراسم و تظاهراتی به یاد شهیدان آن روز برپا می کردند.شهید چمران در ر ابطه با حادثه ۱۶ آذر می گوید: وقایع آن روز چنان در نظرم مجسم است که گویی همه را به چشم میبینم، صدای رگبار مسلسل در گوشم طنین میاندازد، سکوت موحش بعد از رگبار، بدنم را میلرزاند، آه بلند و ناله جانگداز مجروحین را در میان این سکوت دردناک میشنوم. دانشکده فنی خون آلود را در آن روز و روزهای بعد به رای العین میبینم…نیکسون معاون رئیس جمهور آمریکا به ایران می آید تا نتیجه بیست و یک میلیون دلار خرج کودتا را ببیند.)“ خصوصیت بالقوه دانشجویان در این است که با تحرک گرایش، استنباط و فهم خود فضا را تغییر میدهند.”۱۶ آذر مبین این است که در طول تاریخ مبارزات ایران دانشگاهیان همواره، نیروی متفکر جامعه محسوب شدهاند؛ به همین لحاظ هرگز نمیتوان چنین استنباط کرد که این نیرو درباره مسائل سیاسی که در راس حاکمیت اتفاق میافتد، بی تفاوت باشد.
در طول تاریخ دانشگاهها، و بخصوص دانشگاه تهران همیشه با دیدی انتقادی و اصلاحی به مسائل نگاه کردهاند. دانشگاهیان به عنوان قشر فرهیخته سعی در حفظ استقلال دانشگاه ها و به تبع آن استقلال و سربلندی کشور داشتهاند. و هر گاه مانعی در این راه دیدهاند، جلودار حرکتهای مردمی قرار گرفتهاند و سپر بلاگشتهاند. که حکایت ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲ بهترین و در واقع اولین نمونه آن است که به عنوان یکی از برگهای ماندگار تاریخ ایران محسوب میشود.
منابع:
۱- خاطرات شهید چمران
۲- روزنامه کیهان آذر ۵۸
۳- روزنامه اطلاعات آذر ۵۸
۴- روزنامه جمهوری اسلامی آذر ۵۸